فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Near Miss

ˈnɪrˈmɪs nɪəmɪs

معنی‌ها و نمونه‌جمله

(بمب و گلوله‌ی توپ و غیره) نزدیک به هدف (که به هدف نمی‌خورد؛ ولی تا اندازه‌ای خسارت وارد می‌کند )

(نتیجه) تا اندازهای موفقیت آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

(حادثه یا تصادف یا رویداد) تصادفی که به سختی از آن احتراز می‌شود، آنچه که به وقوع نمی‌پیوندد ولی خیلی به وقوع نزدیک می‌شود

He didn't hit the tree, but it was a near miss.

او به درخت برخورد نکرد، اما چیزی نمانده بود. (که به درخت برخورد کند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد near miss

  1. noun near hit
    Synonyms:
    close call near thing narrow escape close shave tight squeeze squeaker

ارجاع به لغت near miss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «near miss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/near miss

لغات نزدیک near miss

پیشنهاد بهبود معانی